خرید کفن به جای لباس عید/ داستان تلخ خودکشی دختر بچه ایلامی بهخاطر فقر چه بود؟
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۵۸۳۴۸۸
رویداد۲۴ شادی مکی: خبر خودکشی زینب دختر ۱۱ ساله ایلامی به خاطر فقر در روزهای گذشته بسیار تکاندهنده بود. مردان روستا جسم بیجان او را که از سقف آغل آویزان است پایین میکشند.
زینب کودک روستایی اهل ایلام است که روز ۱۷ فروردین پایان زندگیش را با حلقآویز کردن خود رقم میزند، درحالیکه آخرین آرزویش خرید یک دست لباس نو برای نوروز بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خانواده زینب اهل روستای گلدره هستند؛ روستایی از توابع دهستان زرلان. دهستای بسیار محروم در منطقه هلیلان ایلام. این خانواده هم مانند سایر مردم این منطقه محروم، از فقر و نبود امکانات رفاهی، بهداشتی، و عدم وجود شغل و درآمد در رنج هستند.
مختار پدر زینب فردی دارای معلولیت است که به گفته خواهرزادهاش به دلیل سکته سمت چپ بدنش از جوانی فلج شده و اکنون در سن ۴۱ سالگی به جرگه از کارافتادگان پیوسته است. مختار و همسرش اکنون یک دختر ۹ ساله و دو پسر ۵ و ۳ ساله دارند.
بیشتر بخوانید: آرزوها در زردلان به گور میروند به جای لباس برایش کفن خریدند/ ۱۰ خودکشی ناشی از فقر در یک دهستان
پدر و مادر زینب شرایط صحبت کردن ندارند هنوز داغدار هستند. مادر که خود جسد به دار آویخته دخترش را پیدا کرده، مدام گریه کرده و میگوید: «ای کاش گدایی میکردیم براش لباس میخریدیم تا خودش را نکشد.»
به دلیل نامساعد بودن شرایط خانواده پای صحبتهای عزیزالله نیرومند که پسرعمه زینب و رئیس شورای شهرستان هلیلان است مینشینیم.
نیرومند ماجرا را برای رویداد۲۴ اینگونه تعریف میکند: خانواده این کودک از نظر مالی بسیار ضعیف هستند. پدرش فردی دارای معلولیت و مانند بسیاری دیگر از مردم این منطقه بیکار است به همین دلیل هم این خانواده از حداقل امکانات بهداشتی و رفاهی و حتی یخچال و تلویزیون هم محروم است.
او ادامه میدهد: اتاق کوچکی که این خانواده در آن زندگی میکنند، متعلق به عموی زینب است که او هم وضعیت مالی بسیار بدی دارد و برای کارگری به کرمانشاه رفته و اتاقش را در اختیار خانواده برادرش قرار داده است.
دختر ۱۱ ساله با نزدیک شدن به عید نوروز در حالیکه از پوشیدن لباسهای کهنه خسته شده چندبار از خانوادهاش میخواهد برایش یک دست لباس نو بخرند. خواستهای که برآورده کردن آن برای خانوادهای که تنها منبع درآمدش یارانه و مستمری ماهیانه بهزیستی است، غیر ممکن است.
نیرومند میگوید: هزینه کفن و دفن زینب را خودمان دادیم اگر پدرش درباره خواسته زینب به ما گفته بود برایش لباس میخریدیم نه کفن. البته این روزها همه اقوام دور و بر خانواده را گرفتهاند که داغشان کمتر بسوزاند.
وی میگوید: در دهستان زردلان خانوادههای زیادی هستند که در شرایطی مشابه شرایط خانواده زینب قرار دارند. این کودک نه اولین فردی است که به دلیل فقر در این مناطق خودکشی کرده است و نه آخرین فرد خواهد بود.
رئیس شورای شهرستان هلیلان یادآور میشود: از ۴-۵ سال پیش تا کنون حداقل ۱۰ نفر که از ۱۵ تا ۴۵ سال سن داشتند به دلیل فقر خودکشی کردهاند. تنها ۲ سال پیش یک دختر و ۲ پسر که بین ۱۵ تا ۲۰ سال سن داشتند خودشان را از بین بردند.
او با بیان اینکه مردم زردلان به دلیل فقر زیاد نیازمند حمایت نهادهای حمایتی هستند، ادامه میدهد: قوانین کمیته امداد و بهزیستی برای تحت پوشش قرار دادن افراد بسیار سختگیرانه است. مثلا برای اینکه فرد دارای معلولیت را تحت پوشش قرار بسیار سخت میگیرند. مثلا میگویند باید درجه معلولیت شما بالای ۷۰ درجه باشد. حتی گاهی از فرد معلول کارت پایان خدمت یا معافیت پزشکی میخواهند. آیا این منطقی است؟
نیرومند اضافه میکند: افراد تحت پوشش این نهادها باید هر ۳ ماه یکبار در جلسه کمیسیونی که وضعیت آنها را بررسی میکند حاضر شوند در حالیکه اگر بخواهی از این مناطق به مرکز استان یعنی شهر ایلام بروی با توجه به نبود جاده مواصلاتی و دوری راه باید یک میلیون تومان هزینه کنی که پرداخت این هزینه برای مردم بسیار سخت است.
وی با تاکید براینکه در این منطقه اکثر مردم شغل و مسکن نداشتنه و بیمار هم هستند، خاطرنشان میکند: اینجا برای اینکه تحت پوشش نهادهای حمایتی مانند کمیته امداد قرار بگیری باید پارتی داشته باشی. کارمندان کمیته امداد اهل هر روستایی که باشند تنها به همان روستا رسیدگی میکنند و حتی خیرین سایر شهرها را به روستاهای خود هدایت میکنند. این در حالی است که مردم دهستان زردلان از فقر و گرسنگی توان خود را از دست دادهاند.
زینب علائم افسردگی نداشت
یکی از فعالان آموزشی منطقه که نمیخواهد نامی از او برده شود، به رویداد۲۴ میگوید: در این منطقه سبک زندگی خاصی وجود دارد و زینب هم مانند بسیاری دیگر از بچهها برای اینکه بتواند به مادرش کمک کند جسته و گریخته به مدرسه میرفت. اما هرگز در زینب علائمی از افسردگی ندیدم یعنی رفتار و روحیاتش به گونهای نبود که فکر کنم ممکن است روزی دست به چنین کاری بزند.
او میگوید: تنها مشکل او هم مانند بسیاری دیگر از کودکان این روستا فقر خانواده است. پدر خانواده دارای معلولیت است. یک دست و قسمتی از بدنش لمس بوده و در راه رفتن هم کمی مشکل دارد. به نوعی این فرد از کارافتاده است. مادرش هم با نگهداری از دام دیگران سعی میکرد کمک خرج خانواده باشد.
بیشتر بخوانید: جزئیاتی از ماجرای ازدواج دختر ۱۱ ساله در ایلام اینجا به دخترها اهمیت نمیدهند یکی دیگر از فعالان اجتماعی منطقه که با خانواده زینب آشنایی دارد درباره این حادثه به رویداد۲۴ میگوید: به اعتقاد من به غیر از مساله فقر خودکشی این دختر بچه ۱۱ ساله مولفههای دیگری هم دارد. زیرا در این منطقه خانوادههای زیادی هستند که در شرایط مشابه خانواده زینب و حتی در شرایط بدتر، قرار دارند، اما خودکشی صورت نگرفته است.او توضیح میدهد: پدر زینب بیکار است، البته از ناحیه یک دست دچار معلولیت است، اما شدت معلولیت در حدی نیست که نتواند کار کند. بهزیستی هم سال گذشته به او پیشنهاد داده بود که وامی به او پرداخت کند تا با خرید دام زندگیش را بچرخاند، اما او قبل نکرده زیرا مردم روستایی این مناطق برای گرفتن وام با مشکل مواجه هستند چون نه میتوانند ضامن پیدا کنند تا ثبات در این منطقه وجود دارد که بتوانند وام را بازپرداخت کنند.
این فعال اجتماعی میگوید: خیلی از دختران تنها تا کلاس پنجم اجازه دارد درس بخواند. تحصیل در کلاس ششم را هم با التماس و پافشاری معلمها ممکن است انجام شود، چون دردسر زیادی برای خانواده ایجاد میشود؛ دلیل آن هم نبود معلم خانم در مدارس این منطقه است یعنی ما تا امسال معلم خانم نداشتیم و همه آقا بودند. از سوی دیگر با توجه به اینکه در این مناطق مدارس تنها تا کلاس ششم تشکیل میشوند و بچهها برای تحصیل در مقاطع بالاتر باید به اطراف بروند، خانوادهها به دلیل دوری راه، سختی تردد، نبود امکانات و عدم توانایی مالی برای پرداخت هزینه ایاب و ذهاب فرزندانشان نهایتا گاهی به پسران خود اجازه تحصیل در مقاطع بالاتر را میدهند.
به گزارش رویداد ۲۴ چند سال پیش نیز مساله خودسوزی و خودکشی زنان در ایلام یکی از آسیبهای اجتماعی موجود در منطقه بود مسالهای که همچنان هر از گاهی خبری درباره آن منتشر میشود. علت این پدیده از سوی برخی فعالان اجتماعی در این مناطق وضعیت بد زنان و عدم توجه به نیازها و خواست آنها از سوی خانوادهها عنوان شده است . سال گذشته نیز اخباری درباره ازدواج یک کودک ۱۱ ساله با مردی ۴۴ساله درهمین مناطق خبر ساز شد که عاقبت آن رها شدن دخترک از چنگال داماد بود. شرایط زنان و دختران در این مناطق ممکن است زینب کوچک را هم تحت تاثیر قرار داده باشد. بیشتر بخوانید: ژنهای خوب در اولویت آموزشی/ از مدرسه لاکچری حداد عادل تا کپرهای مناطق محروم
به گزارش رویداد۲۴ بعد از اینکه خبر خودکشی زینب به دلیل فقر در رسانههای محلی منتشر شد، دادستان ایلام به موضوع ورود پیدا کرد و این اتفاق را غیرقبول خواند. او بهزیستی را مکلف به رسیدگی به این موضوع کرد.
به گفته منابع آگاه روز شنبه ۲۳ فروردین و پس از گذشت یک هفته از خودکشی تلخ این دختربچه ایلامی جلسهای در فرمانداری هلیلان برای بررسی این پرونده تشکیل شد. بعد از این جلسه و ملاقات با خانواده زینب سازمان بهزیستی طی بیانیهای با اشاره به مستمری این خانواده اعلام کرد که بر اساس اعلام نظر والدین زینب او دارای علائم افسردگی بوده اما به دلیل عدم مهارت خانواده در برقراری ارتباط موثر با فرزندان اقدامی در راستای دریافت خدمات درمانی برای این کودک نشده است.
به گفته عزیزالله نیرومند رئیس شورای شهرستان هلیلان علیاکبر بسطامی نماینده منتخب مردم ایلام در مجلس آتی (مجلس یازدهم) نیز در همین تاریخ به دیدن خانواده زینب رفت و مبلغ ۶۰۰ هزار تومان به آنها کمک کرد. نوشدارو بعد از مرگ سهراب!
سوال آن است که چرا سالهاست مردم این مناطق از نسلی به نسل دیگر در محرومیت و فقر مالی و فرهنگی زندگی میکنند و هیچ تغییری هم در وضعیت آنان ایجاد نمیشود؟ نهادهای حمایتی به چه کاری مشغولند که در این مناطق کودکان و جوانان به دلیل فقر، خود را تمام میکنند و بازهم هیچ کس نیست که فریاد خاموش آنان را شنیده و به اعتراضات جانگیرشان ترتیب اثر دهد؟ آیا واقعا بخش بزرگی از مردم روستایی و مرزنشین ما باید به جای کار و تولید دست نیاز سوی نهادهای حمایتی که از حرف تا عمل فاصله بسیاری دارند دراز کنند و در پایان از سر خشم و نا امیدی جان دهند؟ چند زینب دیگر باید دست از جان بشویند و در اعتراض به نداشتن حداقلهای زندگی و به آتش کشیده شدن خرمن آرزوهایشان، خود را از بین ببرند تا مسئولی به فکر چارهای اساسی بیفتد؟ آیا باید نگران خواهر و برادران زینب در سالهای آینده هم باشیم؟ چند خانواده دیگر باید داغدار شوند تا مرد یا زنی از خویش برون آید و کاری بکند؟ لینک کوتاه: کپی در کلیپ بورد کپی لینک خبر های مرتبطمنبع: رویداد24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۵۸۳۴۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمدعلی علومی، نویسنده و پژوهشگر درگذشت
نویسنده و طنزپرداز معاصر ایرانی در روز یکشنبه، ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ در شهر بم درگذشت.
علومی در سال ۱۳۴۰ در شهر بم به دنیا آمد. کار مطبوعاتی را از اوایل دهه هفتاد در مجله ادبستان به عنوان مسئول بررسی مقالهها آغاز کرد و در همان زمان مشغول گردآوری مطالب مربوط به فرهنگ مردم شد.
وی شاگرد استاد انجوی شیرازی است. علومی قصهها و آداب و رسوم و فرهنگ مردم را در «ادبستان»، فصلنامه کرمان و ماهنامه سوره به چاپ میرساند. گذشته از آن چند مقاله در معرفی شاهنامه و یا نقد کتابهای داستانی نظیر «جزیره سرگردانی» و «طبل آتش» و «ساربان سرگردان» در مطبوعات منتشر کرد.
وی در ادامه کار مطبوعات برای مجله مهر، قصههای طنز نوشت و همزمان صفحه آموزش داستان برای جوانان را به راه انداخت. تاکنون هفت مجموعه داستان کوتاه و رمانهای ذیل از او منتشر شده است: «هفت حکایت»، «شاهنشاه در کوچه دلگشا»، «اندوهگرد»، «من نوکر صدامم»، «امید بر دمیدن». رمان «آذرستان» این نویسنده اخیراً در ۵۳۹ صفحه توسط موسسه انتشارات تکا (توسعه کتاب ایران) به همت معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی روانه بازار شده است.
محمدعلی علومی رمانهای معروف سوگ مغان، آذرستان، ظلمات، اندوهگرد، پریباد، داستانهای غریب مردمان عادی، هزار و یک شب نو، خانه کوچک و عطای پهلوان را در پرونده کاری خود دارد.
علومی فارغالتحصیل رشته علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. او به طور خودآموز، اصول داستاننویسی را از کتابهای آموزشی معدود آن دوران فرا گرفت و در واقع اولین آموزگارانش مردم عادی کوچه و بازار، روستاییها و عشایر بودند.
در سال ۷۰، با گردآوری قسمتی از فرهنگ مردم استان کرمان در ماهنامه ادبی-فرهنگی ادبستان مشغول به کار شد، و در عین حال چندین سال بخش آموزش داستاننویسی در مجله جوانان را بر عهده داشت. در همان سالها شاگرد سید ابوالقاسم انجوی شیرازی (مشهور به پدر فرهنگ مردم) بود و آخرین مصاحبه مطبوعاتی با او مندرج در ادبستان را انجام داد.
علومی که با لهجه شیرین بمی صحبت میکند مدتها در تهران با دوست و همشهری هنرمندش ایرج بسطامی (خوانندهی اهل بم) همخانه بود. داستان کوتاه «بمانی» نیز اثر اوست که در آخرین شماره ماهنامه «فرجاد» در اواخر دهه ۶۰ یا اوائل ۷۰ چاپ شد.
رمان "آذرستان" وی در سال ۷۷ کتاب برگزیدهی سال از سوی وزارت ارشاد وقت و رمان طنز "شاهنشاه در کوچه دلگشا" برندهی سی سال رمان طنز ایران شد، همچنین در آن مراسم استادان نجف دریا بندری در ترجمه طنز، پرویز شاپور در کاریکلماتور، مهدی اخوان ثالث در شعر طنز و کیومرث صابری در طنز مطبوعاتی به عنوان برگزیده انتخاب شدند.
علومی تا کنون در چندین دوره جشنوارههای سراسری طنز، در بخش داستان داور بوده و در اولین جشنواره سراسری داستان بیهقی نیز داور بوده است.
همچنین دبیر جشنواره سراسری طنز و کاریکاتور بم در سال ۸۴ بود، که بعد از آن تا کنون تعطیل شده است. در زمینهی پژوهشهای مربوط به طنز، علومی بنا به توصیه استاد عمران صلاحی تا کنون این آثار را منتشر کرده است: ۱- طنز در آمریکا (جلد اول) با داستانهایی از طنزنویسان مشهور آمریکا مانند مارک تواین، ویلیام سارویان، جیمز تربر، ارسکین کالدول به همراه نقد و بررسی آنها. ۲- طنز در مثنوی مولانا جلالالدین ۳- انواع طنز در گلستان سعدی ۴- طنز وشیوههای داستانی در بوستان ۵- طنز در دورهی پهلوی با نقد و بررسی آثار طنزنویسان آن زمان ۶- طنز ایران از مشروطه به بعد (جلد اول) ۷-بررسی انواع طنز در خارستان اثر حکیم قاسمی کرمانی
رمانهای طنز علومی عبارتاند از: شاهنشاه در کوچه دلگشا، من نوکر صدامم، وقایع نگاری بن لادن، جناب آقای دیو
همچنین در زمینهی ادبیات کودک و نوجوان کتاب گذر از کوه کبود را منتشر کرده است. در تحلیل قصههای ایرانی میتوان به کتاب اساطیر افسون وش او اشاره کرد.
کتابهای برگزیده محمدعلی علومی:
شاهنشاه در کوچه دلگشا
آذرستان
من نوکر صدامم
وقایع نگاری بن لادن
جناب آقای دیو
طنز درباره پهلوی
داستانهای کوتاه طنز
منبع: شهرآرا نیوز
tags # اخبار فرهنگی سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟